مگسی را کشتم، نه به این جرم که حیوان پلیدیست، بد است،
و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است،
طفل معصوم به دور سر من می چرخید،
به خیالش قندم، یا که چون اغذیه محبوبش،
تا به آن حد گندم، ای دو صد نور به قبرش بارد،
مگس خوبی بود، من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد،
مگسی را کشتم.
قاتل چط.ری دلت اومد بکشیش؟
یعنی خاطر طرف اینقدر بود که کشتیش!!!
تولد گرفتم بیا دیگه خیلی دیگه داری بدقول میشی