بچه مثبت !!

امروز تو تاکسی صندلی عقب نشسته بودم، یه دافی هم کنارم نشسته بود!!! حالا یدفعه خانوم مایل شد سر حرفو وا کنه؛ از آدرس شروع شد آخرشم رسید به آب و هوا!!! تموم این مدت هم من سرم پایین بود و تو چشاش نگاه نمیکردم!!!!!!!!! یه لحظه احساس کردم دارم پا جای پای پیامبرا میذارم!!!!

نظرات 3 + ارسال نظر
مهیار چهارشنبه 18 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 03:10 ب.ظ http://www.shabederaz.blogsky.com

پیامبرا میگن خانوم نه دافی

❤فزرانه..❤ چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 07:04 ب.ظ

عجب

حمید جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:50 ق.ظ

حالا اگه پسره اهلش بود زنه سر صحبتو باز نمی کرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد